اهمیت مدیریت زمان در دوران تحصیل

آیا وقت به همان مقداری که می گویند طلاست ؟ آیا ما در دام تلقینی افتاده ایم که به حقیقت داشتن یا نداشتن آن واقف نیستیم؟ اگر وقت طلاست آیا برای همه و در هر شرایطی طلاست؟ چرا انسان اصرار دارد وقت به این اندازه ارزشمند است؟ آیا ارزشمندی زمان در زندگی ما هم جایی دارد یا تنها در عالم نظر باید به آن ازعان داشت؟ اثر عملی ارزشمندی زمان در رفتار ما کجاست؟ 

زمان عنصری نامحدود است ، به این معنا که آغاز و پایان آن برای بشر نامعلوم است ، اما این عنصر نامحدود برای تک تک انسانها و به صورت مجزا محدود است به زمانی که در آن زندگی می کنند . آنها از این زمان نامحدود تنها از مدت زمانی مشخص می توانند بهره ببرند که این مدت زمان ، طول عمر هر فرد است و کسی نمی تواند از زمانی بیش از آن دوره ای که در آن زندگی کرده است بهره ببرد . اما انسان همه ی طول عمرش را نیز در اختیار ندارد ، او تنها توانایی استفاده از لحظه ای را دارد در آن زندگی میکند ، همان لحظه ی ناپایداری که « حال » می نامیم و بلافاصله در کمتر از چشم بر هم زدنی تبدیل به « گذشته » می شود .مجموع همین لحظه ها و همین «حال»ها طول عمر انسان را تشکیل می دهد.
قرنهاست که با پیشرفتهای بشر و فاصله گرفتن از زندگی ساده و کم دغدغه ی نخستین ، انسان دیگر به داشتن این یک لحظه و توانایی استفاده از تنها همان لحظه قانع نیست ، در دنیای جدید انسان با پیشرفت هایی که داشته کار خود را برای تصمیم گیری در مورد اینکه از آن یک لحظه چگونه استفاده کند دشوارتر کرده است و راههای مختلفی برای استفاده از لحظاتش ابداع کرده است، بنابر این او حالا گزینه هایی زیادی برای انتخاب کردن و عمل کردن در آن یک لحظه پیش روی خود می بیند . او می تواند به سینما برود ، به پارک برود ، مطالعه کند ، به موسیقی گوش کند و ... اما او فرصت انجام این کارها یا فرصت امتحان کردن همه ی گزینه هایش را ندارد ، پس نهایتاً ناچار به انتخاب است . انتخاب برای همان یک لحظه ، اما آیا یک لحظه برای او کافی است ؟ صراحتاً می توان گفت خیر ، جامعه ی انسانی برای آینده خود و هر فرد برای باقیمانده ی لحظات زندگی خود مدام در حال انتخاب است . اگر روزی تنها دغدغه انسان دستیابی به شکار بعدی و چند ساعت سیر بودن بود ، امروزه اینطور نیست، دغده ها ، خواسته ها، و حتی تکالیف و وظایف انسانِ جدید بی شمار اند ، اکنون انسان مداوم در حال قرار گرفتن در معرض انتخاب های مهم برای تعیین نوع استفاده اش از زمان است . بنابراین ما چه بخواهیم و چه نخواهیم باید برای لحظات باقیمانده از طول عمرمان ،که همان سهم اندک ما از خط نامحدودی به نام زمان است انتخاب کنیم ، تصمیم بگیریم ، اجرا کنیم و ...
اما باید پرسید که چه عاملی باعث می شود که گزینه ای را انتخاب کنیم و دیگری را نه ؟ با چه دلیلی یا به چه علتی تصمیم می گیریم کاری را انجام دهیم و کار دیگری را نه؟ به نظر می آید نمی توان پاسخ قاطع داد که هر کس با این دلیل و علت فلان کار را انجام می دهد یا نمی دهد، انسانها محاسبه گر اند و خود با سبک و سنگین کردن و ارزیابی شرایط ، سود و هزینه ی گزینه های مختلف می پردازند و نهایتاً تصمیم می گیرند لحظه های محدود و ارزشمندی که در اختیار دارند را به کدامین کارها اختصاص دهند که بیشترین استفاده ممکن را از آن زمان و لحظه ببرند و میزان مفید بودن یا لازم بودن هر کار را به تناسب ارزش ها و سلایق خود می سنجند .
یکی از کارهایی( یا حتی وظایفی) که انسانها در ظول زندگی خود به آن می پردازند نحصیل کردن است که ملزوماتی مثل مطالعه کردن ، مدرسه رفتن ، امتحان دادن و ... دارد . این مسئله همان نقطه پیوندی است که موضوعاتی که تا کنون گفتیم را به هدف اصلی ما از نوشتن این مقاله برقرار می کند.
در دوران تحصیل و اعمال مربوط به  آن نیز عنصر زمان جریان دارد و این دوران از هفت سالگی تا n سالگی عمر آنها را شامل می شود که پر از همان لحظه هایی است که پیش تر گفتیم . همان «حال»های ناپایداری که تبدیل به گذشته می شوند . توانایی استفاده و اداره ی این لحظه ها همان چیزی است که تحت عنوان «مدیریت زمان» می شناسیم ، یعنی توانایی مدیریت نحوه ی استفاده از لحظه ها.
اهمیت مدیریت زمان در دوران تحصیل تنها مختص به جلسه ی آزمون و یا روزهای امتحان و امثالهم نیست . زمان در دل درس خواندن دانش آموزان جاری است و خواه ناخواه آنها در محدوده ای از زمان زندگی و تحصیل می کنند . پس طبیعتاً به اندازه سایر افراد به یادگیری توانایی استفاده از آن احتیاج دارند . این دانش آموزان در سنی قرار دارند که در جامعه ی ما معمولا سنی است که در آن وقت خالی و فراغت بیشتری نسبت به افراد بزرگسال و حتی نسبت به سالهای بعد زندگی خود در اختیار دارند و هر چه بزرگتر می شوند و روزهای بیشتری از عمر خود ار سپری میکنند ، به همان نسبت از زمانهای بیکاری یا فراغت آنها کاسته می شود. متاسفانه مسئله مدیریت زمان برای افراد نابالغ یا محصل هایی که در سن نوجوانی هستند هیچگاه به عنوان یک مسئله ی مهم طرح نشده است و دانش آموزان در نظام آموزشی ما با اهمیت مسئله ی زمان و ضرورت استفاده صحیح و بهینه از آن به خوبی آشنا نمی شوند ، علت عمده ی آن نیز می تواند این باشد که ما سعی نکرده ایم که استفاده از زمان و اهمیت لحظه ها را برای آنها به درستی بازگو کنیم تا دغدغه ی زمان برای آنها ایجاد شود . 
بعضی از دانش آموزان این تصور را دارند که زمان آنقدرها هم که می گویند محدود و ارزشمند نیست ، و یا اهمیت زمان را می پذیرند اما دلیلی برای مدیریت و استفاده درست از ان نمی بینند ، حتی بسیاری با وعده ی اینکه در آینده روزی فراخواهد رسید که از زمان به خوبی استفاده می کنند ، عملاً آن را در زمان حال به قول معروف « از سر خود وا می کنند » ، بارها دیده ایم که با وعده ی رسیدن به یک مبدأ رُند مثل سر ساعت ، اول هفته آینده ، اول ماه بعد و ... لحظاتی که می توانند به خوبی استفاده کنند را به امید لحظات از راه نرسیده ی آینده رها و تلف می کنند .
دانش آموزان در سنین نوجوانی باید توانایی تشخیص اینکه چه کاری را باید در چه زمانی انجام دهند را به دست آورند و یا دست کم با اینکه کار مشخصی را باید در چه زمانی انجام دهند ، یا در زمان مشخصی چه کاری را باید انجام دهند (و به جای آن چه کارهای دیگری برای انجام دادن دارند که سود بیشتری داشته باشد ) فکر کنند و بیندیشند ، به معیارهای انتخاب خود پی ببرند و اولویت های خود را تشخیص دهند . این نمود واضحی از تفکر انتزاعی است که در دوره نوجوانی باید افراد به آن دست پیدا کنند .
در پایان باید ذکر کرد که تمام تلاش نویسنده در این مقاله این است که اهمیت و حتی ضرورت کسب توانایی مدیریت زمان برای نوجوان را روشن سازد و جای خالی این مسئله مهم را در زندگی فردی و تحصیلی دانش آموزان مورد توجه قرار دهد ، البته قطعاً بسیاری از دانش آموزان و معلمان و اولیای دانش آموزان کاملاً بر این امر واقفند و در این مورد دغدغه های بسیاری دارند که قابل ستایش است و بسیار جای خرسندی دارد ، اما با این وجود نمی توان از این واقعیت فرار کرد که ما نتوانسته ایم اهمیت زمان و لزوم مدیریت و استفاده صحیح از آن را در جامعه ی کنونی مان نهادینه کنیم و یا حتی با ایجاد پیش زمینه هایی برای تفکر و بررسی در این امر ، اجازه ی تکامل آن را به نسل های بعدمان بدهیم و مسیر را حداقل برای آنها هموارتر کنیم . بنابراین ابتدا باید به درستی پی ببریم که این مسئله تا چه اندازه اهمیت دارد و سپس سعی در تحلیل و ارائه راهکار برای آن داشته باشیم.

کلید واژه ها

دانش آموز

تحصیلی

موفقیت

والدین

مدرسه

نویسنده:

مهدیه فرح آبادی

پست قبلی

مختصرا جواب سوالات جنسی کودک را بدهید

پست بعدی

7 راز قدرت نفوذ در جمع

در همین رابطه بخوانید :

درباره این مطلب دیدگاهی بنویسید...

نام :
وب سایت :
دیدگاه :
پست الکترونیک :
نشانی پست الکترونیک شما نمایش داده نخواهد شد.