نبوغ

برای رسیدن به نبوغ لازم است که شما کارها و تمریناتی انجام دهید . ما با دانستن این که نبوغ عملی و امکانپذیر است نابغه نمی شویم . بلکه باید برای آن تمرین کرده و تجربیات نوابغ را کسب کنیم .

اولین قانون این است : دست از تسلیم شدن بردار . خود را برای شروع آماده کنید . آماده اید ؟ خب مداد آنلاین به شما تمرینات خلاقیت را می آموزد ، با ما همراه باشید.

مسائل مربوط به شناخت وسعت دید:

بهتر است با چند مسئله جالب شروع کنیم تا حدودا وسعت دید شما را بررسی کنیم .

مسئله اول :

برای این تمرین ۵ ثانیه فرصت دارید .
یک مداد یا خودکار بردارید و یک دایره بسیار بزرگ در وسط صفحه بکشید . نقطه ای روی آن برگه کاغذ قرار دهید .جواب این مسئله جلوتر آمده است ، پس به مسئله بعدی بپردازید .

مسئله دوم :

این سوال باید در حداقل زمان ممکن حل شود .
عدد فردی کمتر از ۱۰ را روی کاغذ بنویسید .
توجه : اگر قبل از جواب دادن به هر دو سوال به اینجا مراجعه کردید ، باید بدانید که شما فردی بی صبر و بی توجه به نظم هستید ، به کارهای طولانی علاقه ای ندارید و از آن دسته افرادی هستید که رضایت لحظه ای را ترجیح می دهند . این خصلت اشکالی ندارد . شما مسلما انسانی خلاق هستید ! هر چند برای اینکه بفهمیم تا چه اندازه خلاقید ، بهتر است تمرینات را به ترتیب ارائه شده انجام دهید . آیا فکر می کنید صبر کردن و انجام پذیر بودن برای یک نابغه اهمیت ندارد ؟
توماس ادیسون هم بی صبر بود ، اما فقط با افراد بی صبر این طور بود . اگه شما نیر بی صبرید ولی با پشتکار ، خودتان را با اون مقایسه کنید .
حال اگر واقعا به تمام سوالات جواب دادید ، به ادامه مطلب بروید .

پاسخ ها:

پاسخ مسئله اول:
برگردید و ببینید نقطه را کجای صفحه گذاشته اید، افراد منظم و منضبط بیشتر میل دارند داخل خطوط قرا بگیرند ، اینها افرادی هستند که نقطه را در مرکز دایره می گذارند .
افراد فارغ البال تر ترجیح می دهند نقطه را هر جای دایره به غیر مرکز آن قرار دهند . هر چه نقطه به لبه ها نزدیک تر باشد ، به معنای ریسک پذیرتر بودن فرد است .
به ندرت ، اما گاه بی گاه پیش می آید که اشخاصی نقطه را روی خط بگذارند ، جالب است ... انگار جای دیگری روی صفحه وجود ندارد ! این اشخاص احتمالا صاحب منصب های امور اجرایی قانونی و یا وکیل هستند .
بعضی افراد که یا بی توجه هستند و یا پر جرات هستند ، نقطه را خارج از دایره می گذارند ( هر جایی روی صفحه )
فقط تعداد انگشت شماری صفحه را بر می گردانند و نقطه را پشت صفحه قرار می دهند . این ممکن است ناشی از نبوغ باشد .

پاسخ مسئله دوم:

این هم توضیح عدد فردتان :
اگر عدد ۹ را انتخاب کردید ، احتمالا فردی ماجراجو هستید و در تمرین قبل نقطه تان را در نزدیکترین فاصله به خط قرار دادید .
اگر عدد ۷ را انتخاب کردید ، فردی عادی و معمولی هستید .
اگر ۵ را انتخاب کردید ، فردی مستعد هستید .
اگر ۳ را انتخاب کردید ، احتمالا به داستان های خیلی و تاریخی علاقه مندید .
اگر ۱ را انتخاب کردید ، شما یک نابغه اید ( به همین راحتی ) .

شاید به نظر شما این یک شوخی باشد ، اما هر شوخی یک قسمت جدی نیز دارد . نابغه جوابی را انتخاب می کند که بیشتر از بقیه جواب ها از خواسته مسئله دور باشد ( صورت مسئله ) هر چند که همچنان ساده ترین عدد فرد است ( ۱) . یک فرد ماجراجو عددی را انتخاب می کند که نزدیکتر از بقیه به خواسته مسئله باشد ( ۹) . شخص مستعد محتاطانه انتخاب میکند البته قسمت وسط را انتخاب می کند ( ۵) . اکثر افراد ۷ را انتخاب می کنند که به همین دلیل هم عادی در نظر گرفته می شوند . و بالاخره کسانی که ۳ را انتخاب می کنند به اندازه خواسته مسئله " ... تا ۱۰" دوراند که قابل قبول باشد و نه بیشتر ( زمان حال ) . آنها راه حل های بی خطر را ترجیح می دهند – گذشته یا تاریخ .

می توانید روی دوستان تان امتحان کنید . آیا  نتیجه این سوال با شناختی که از آنها داشتید مربوط بود ؟

با مداد آنلاین همراه باشید دو مسئله دیگر را با هم کنکاش میکنیم با ما همراه باشید ....

مسئله سوم :

یک عدد سه رقمی بدون صفر بنویسید . سپس ، عددی را در ستون اول پیدا کنید که مطابق اولین رقم نوشته شده شما است . سپس همین کار را با ارقام بعدی تان ، و با استفاده از ستون های دوم و سوم انجام دهید . ( از چپ به راست شروع کنید )

کلماتی که دوست داشتم اضافه کنم
کلمات پیچیده ( برای سرگرمی )
کلمات معمولی

۱- پیش بینی ۱ - هرم مثلث القاعده ۱ - سگ
۲ - افسردگی ۲ - مرگ آسان ۲ - گربه
۳- قانون اساسی ۳ - کوراک ۳ - خانه
۴ - همسنجی ۴ - سوخت و ساز ۴ - کتاب
۵ - یبوست ۵ - همزمان سازی ۵ - برف
۶ - حفاری ۶ - خیمه شب بازی ۶ - اتاق
۷ - نبش قبر ۷ - گریزگرای ۷ - نور
۸ - انحصاری ۸ - ریشه شناسی ۸ - چراغ
۹ - بی حسی ۹ - آرایش گری ۹ - صندلی

برای مثال : اگر عدد 3 رقمی شما 232 بود ترکیب بدست آمده به این شکل خواهد بود : گربه ( ردیف اول ) کوارک ( ردیف دوم ) افسردگی ( ردیف سوم ) .

وقتی سه کلمه را پیدا کردید 5 جمله بنویسید و در هر جمله از هر 3 کلمه استفاده کنید . برای این کار فقط 5 دقیقه زمان دارید .

.....

ابتدا ، بگویید چند جمله نوشتید ؟ 3تا ؟ 4تا؟ سوال من از کسانی نیست که 2 ، 3 یا 4 جمله نوشتند . شاید زمان کم آوردید ، همینطور است ؟ خوب ، سوال من از آن دسته از شماست که 5 جله نوشتید و زمان برای نوشتن جملات بیشتری نیز داشتید . چرا 6 یا 7 جمله ننوشتید ؟

جوابی که معمولا به این سوال می دهند این است : " خودتان گفتید 5 جمله بنویسیم ، من هم پنج جمله نوشتم ، چرا باید بیشتر می نوشتم ؟"

وقتی من چنین جوابی می شنوم ، می گویم : " بسیار خوب ! تقصیر را گردن معلم تان بیاندازید !"

واقعیت اینچنین است .

در مدارس سنتی ، به ما تکلیفی داده می شود ، به ما یاد می دهند تا از آنها تبعیت کنیم و ما را مقید می کنند تا از قواعد ارائه شده اطلاعت کنیم . زمانی که دانش آموزان نمی توانند مسئله ای را حل کنند ، اولین کاری که می کنند این است که " معلم را مقصر می خوانند " با این دیدگاه که : " شما به ما یاد ندادید چطور حلش کنیم ! " روش دیگری که بسیاری از افراد در این موقعیت دارند این است که می گویند : " یک نفر دیگر مقصر است – نه من . اگر در امتحان رد شوم ، معلمم مقصر است . او به من درست نیاموخت . اگر مشکلی با خانواده دارم ، اعضای خانواده ام مقصر اند : آنها نیامدند تا راجع به آن با من صحبت کنند . اگر مصاحبه ای بد پیش رفت ، مصاحبه کنند مقصر است : او سوال های احمقانه ای پرسید . "

اگر شما هم این طرز برخورد را دارید ، آگاه باشید که دیگران را مسئول زندگی خود دانسته اید . شما عروسکی هستید و اجازه می دهید دیگران به هر شکلی که می خواهند حرکت تان دهند . به نظر می رشد مردم می توانند هر کاری دل شان میخ واهد با شما بکنند . این طرز فکر باعث بروز مشکلات زیادی در جهان می شود – در مدرسه ، خانه و محل کار . ما به جای مسئولیت پذیر بودن و عمل کردن ، دیگران را مقصر می دانیم .

یک دیدگاه بسیار قوی تر این است که شما خود را مسئول زندگی تان بدانید . زمانی که شکست می خورید ، همانطور که همه زمان هایی شکست می خوریم ، مسئولیت پذیر باشید . به جای احساس قربانی بودن ، شما احساس قدرت و کنترل خواهید کرد .  و صدای جدید و قوی تری را خواهید شنید که می گوید :

" من در امتحان رد شدم. تقصیر خودم است – این درس را دوباره خواهم خواند . "

" مشکلی با خانواده ام دارم . مقصر خودم هستم . من به طور درست و شایسته ای ارتباط برقرار نمی کردم – باید  بیشتر درباره ارتباط ات بیاموزم."

در نتیجه ، شما تبدیل به فردی با بصیرت و دانا می شوید . دفعه بعد ، موفق خواهید شد . دانا بودن موضع قدرتمندی است که شما را به قله های جدید خلاقیت و موفقیت هدایت می کند . بعضی از مردم ممکن است این مسئولیت پذیری را خطرناک بدانند . همه چیز به نظر تقصیر شما می آید ، و به زودی از احساس یاس و ناامیدی مستاصل خواهید شد .

کلمه همه چیز شما را به این دام می اندازد . همه چیز یکدفعه و با هم اتفاق نمی افتد – بلکه یکی پس از دیگری پیش می آید . ما هر اشتباه را پس از اشتباه قبلی درست می کنیم ، و اگر به اندازه کافی برای تغییر شرایط سریع باشیم ، زمانی که با مشکل روبرو شویم ، رفتارمان را تغییر می دهیم ، و موفق می شویم . ما با این روش ، رشد و ترقی می کنیم . اما اگر مسئولیت پذیر نباشیم و سعی به تغییر نکنیم ، این مسائل روی هم تل انبار می شوند و بدین نحو تبدیل به " همه چیز " می شوند .

از منفعل بودن بپرهیزید . در برابر مشقت ها و بدبختی ها ، جدی بایستید ، آنها ادامه خواهند داشت .

این فرصت شما برای انتخاب است . همین حالا انتخاب کنید !

·         " من ضعیفم . می خواهم همینطور ضعیف باقی بمانم . دیگران مسئول زندگی من هستند . "

·         " من قوی هستم . و می خواهم قوی تر باشم . من مسئول زندگی خودم هستم . "

اگر شما جز دسته دوم هستید ، می توانید به خواند ادامه مطلب بپردازید .

لطفا دوران تحصیل تان را به یاد بیاورید . برای مثال ، در کلاسی که درس می خواندید ، تکلیفی که معلم برای منزل شما داده ، حل مسئله های 1 و 3 و 5 از فصل 16 است . وقتی تکلیف تان را انجام می دادید آیا مسائل 2 و 4 و 6 را هم حل کردید ؟ نه !

چرا ؟ آیا فکر می کردید اگر آنها را حل کنید ، مغزتان آسیب دائمی می بیند ؟

دوباره جواب همیشگی مطرح می شود که " چرا باید آنها را حل می کردم ؟"

بسیار خوب . هیچکدام از شما به کلاس ژیمناستیک می رود ؟ چرا ؟ برای ورزیده ساختن عضلات تان ؟ برای ورزیده شدن آنا چه کار می کنید ؟ آیا پر بالا و پایین می کنید ، یا وزنه های سنگین بلند می کنید ؟ چرا وزنه بلند می کنید ؟ به این علت که شما برای قوی کردن عضلات ، به نیرو و فشاری بیشتر از حد معمول نیاز دارید ! فشار باعث رشد عضلات می شود . ولی با بلند کردن پر ، آنها هرگز ورزیده و سفت نمی شوند .

مغز شما " عضله تفکر " شماست . مغز نیز نیاز به پرورش دارد . آیا مایلید آن را غیر منعطف و تنبل بار بیاورید ؟ آیا پر را به وزنه های واقعی ترجیح می دهید ؟ عیبی ندارد اگر اینطور فکر می کنید . من هم اینطور بودم . من هم زمانی به مدرسه می رفتم و این احساس را هنوز به خاطر می آورم . دوست دارید تکالیف تان را هر چه کمتر و تا حد ممکن سریعتر انجام دهید تا بتوانید به تفریح و فعالیت های دیگر بپردازید . همنطور است ؟

این قابل درک است ولی درست نیست . ما در مدرسه عضله های اصلی مان را ورزیده نساختیم – عضله ای که همه عضلات دیگرمان را ، تمام فعالیت ها مان و نهایتا تمام زندگی مان را کنترل می کند . این عضله همان مغز است – " عضله موفقیت ". شما نمی توانید از هیچ عضله دیگری بدون وجود مغز استفاده کنید . بنا بر این حال دوباره زمان آن رسیده که تصمیم بگیرید و انتخاب کنید :

·         " من قصد تمرین و ورزش دادن ذهنم را ندارم ، چون می خواهم خنگ و احمق باقی بمانم ."

·         " من می خواهم ذهنم را پرورش دهم چون از طریق آن موفق می شوم ."

اگر شما گزینه اول را ترجیح می دهید ، خواندن این مطلب را همین جا قطع کنید و اگر گزینه دوم را انتخاب کردید ، من می توانم اولین راز نابغه شدن را با شما درمیان بگذارم . یک تفاوت بزرگ بین افراد معمولی ( معمولی تربیت شده یا معمولی شده ) و افراد خلاق وجود دارد : افراد خلاق هیچ گاه متوقف نمی شوند . آنها کاری را شروع می کنند ، با آن درگیر می شوند ، و دیگر نمی خواهند از آن دست بکشند .

بنابراین اولین قانون این است که دست از دست کشیدن بکشید ! بلند تکرار کنید : دست از دست کشیدن بکش !

حال به جملاتی که نوشتید برگردید . جنبه کمی آن را بررسی کردیم . حال جنبه کیفی آن را در نظر می گیریم . جملات تان تا چه حد خوب اند ؟ آیا با مزه اند ؟ یا تحسین برانگیز ؟ یا بدیع اند ؟
در پایان این جلسه ازتون میخوام جملاتتون رو توی کامنتها بنویسید  و نظراتتون رو راجع به نوشته های بقیه دوستان بگید .

کلید واژه ها

نبوغ

خلاقیت

ابتکار و نوآوری

تفکر خلاق

نوجوان

نویسنده:

مهدیه فرح آبادی

پست قبلی

آموزش ویدئویی فتوشاپ فصل دوم - بخش پنجم

پست بعدی

هزاران کتاب، رمان و مجله در جیب شما

در همین رابطه بخوانید :

درباره این مطلب دیدگاهی بنویسید...

نام :
وب سایت :
دیدگاه :
پست الکترونیک :
نشانی پست الکترونیک شما نمایش داده نخواهد شد.